رجزخوانی فرماندهان نظامی اسرائیل و جمهوری اسلامی علیه یکدیگر در حال افزایش است؛ نشانهای از نزدیک شدن این دو طرف به درگیریهای نظامی شدیدتر.
دامنه این جنگ لفظی در حالی روزبهروز گستردهتر میشود که هماکنون اسرائیل و جمهوری اسلامی عملا در یمن در حال جنگ نیابتی هستند. حوثیهای یمن با استفاده از موشکهای فلسطین ۲ که با کمک جمهوری اسلامی تأمین شده، به شهرهای مختلف اسرائیل حمله میکنند. در مقابل، اسرائیل با اعلام رسمی اینکه حوثیها نیابتی جمهوری اسلامی هستند، مواضع آنها را بهشدت بمباران میکند.
این جنگ در واقع پس از درگیریهای اسرائیل با حماس و حزبالله؛ سومین جنگ نیابتی میان اسرائیل و جمهوری اسلامی در یک سال گذشته محسوب میشود. این وضعیت نشان میدهد که هر لحظه ممکن است دو طرف وارد یک جنگ مستقیم و گسترده شوند.
دیوید بارنیا، رئیس موساد، اخیراً خواستار حمله مستقیم به جمهوری اسلامی بهجای تمرکز بر حوثیها شده است. او تأکید کرده که بهجای مقابله با نیابتیها باید «سر مار» را هدف قرار داد. این موضع، پیشتر نیز توسط بارنیا مطرح شده بود که اسرائیل میتواند به جمهوری اسلامی و تمام نیروهای نیابتیاش دسترسی پیدا کند.
در حالی که رییس موساد خواستار حمله سریع به جمهوری اسلامی است، بنیامین نتانیاهو نخستوزیر و اسرائیل کاتس وزیر دفاع، معتقدند که ابتدا باید حوثیها بهعنوان نیروی نیابتی جمهوری اسلامی نابود شوند و سپس به سراغ خود جمهوری اسلامی رفت. این رویکرد نشاندهنده راهبرد تاکتیکی و راهبردی اسرائیل برای کاهش خطرات نیروهای نیابتی قبل از رویارویی مستقیم با جمهوری اسلامی است.
به گفته مقامهای اسرائیلی، تضعیف حوثیها میتواند در جنگ احتمالی آینده با جمهوری اسلامی، دست آن را از حمایت نیروهای نیابتی خالی کند. همانطور که حملات اسرائیل به حماس، حزبالله، و حتی سقوط بشار اسد توان جمهوری اسلامی را در استفاده از آنها علیه اسرائیل بهشدت کاهش داد، شکست حوثیها نیز جمهوری اسلامی را تنهاتر خواهد کرد.
اسرائیل کاتس تأکید کرده که راهبرد این کشور همانند حملات هدفمند به فرماندهان حماس و حزبالله، در مورد فرماندهان حوثیها نیز به کار گرفته خواهد شد. هدف اسرائیل از این حملات، نابود کردن گامبهگام نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی و سپس تمرکز بر خود جمهوری اسلامی است.
در حالی که جمهوری اسلامی بارها مدعی شده بود که با ایجاد «شش ارتش» در اطراف اسرائیل توانسته این کشور را محاصره کند، عملکرد اسرائیل در حملات اخیر نشان داده که این تحلیلها نادرست بوده است. اسرائیل بهصورت تدریجی نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی را تضعیف کرده و اکنون به مرحله مقابله مستقیم با جمهوری اسلامی نزدیک میشود.
از طرف دیگر؛ ذهنیت فرماندهان سپاه پاسداران از جنگ، همچنان در همان قالب ذهنیت سنتی از جنگ ایران و عراق باقی مانده است. این فرماندهان، با نادیده گرفتن تغییرات بنیادی در ماهیت جنگهای مدرن که بر اساس سلاحهای هوشمند و فناوری پیشرفته انجام میشوند، همچنان به تاکتیکهای قدیمی و ناکارآمد خود اتکا دارند. برای مثال، محسن رضایی در گذشته اظهار کرده بود که در صورت جنگ با آمریکا، ایران میتواند هزار اسیر آمریکایی بگیرد و از طریق دریافت باج چند میلیارد دلاری برای هر اسیر، مشکلات اقتصادی کشور را حل کند؛ تحلیلی که کاملاً غیرواقعبینانه و حتی متوهمانه بود.
در نهایت، عملکرد اسرائیل در حملات اخیر به نیابتی ها و حتی خود جمهوری اسلامی نشان داده که جمهوری اسلامی در پاسخگویی به این حملات با مشکل جدی مواجه شده و نتوانسته اقدام موثری انجام دهد. این مسئله نشاندهنده ضعف راهبردی و عملیاتی جمهوری اسلامی در مقابله با حملات اسرائیل است، در حالی که فرماندهان سپاه همچنان به تحلیلهای قدیمی و غیرکاربردی خود ادامه میدهن در حالی که شکست حوثیها می تواند به جلوتر افتادن حمله نهایی اسرائیل به جمهوری اسلامی منجر شود.