نصرالله و جمهوری اسلامی؛ از نمایندگی خمینی تا دریافت دکتری افتخاری از مصطفی معین

شنبه ۱۴۰۳/۰۷/۰۷

حسن نصرالله، رهبر ۶۴ ساله حزب‌الله لبنان ششم مهر ۱۴۰۳در بیروت کشته شد. ۴۲ سال پس از آنکه در ۲۱ سالگی نماینده روح‌الله خمینی در لبنان شد و ۳۳ سال پس از آنکه با حمایت جمهوری اسلامی به دبیرکلی حزب‌الله لبنان رسید. داستان زندگی نصرالله چطور به جمهوری اسلامی گره خورد؟

حسن نصرالله نهم شهریور ۱۳۳۹ در لبنان متولد شد. پدرش میوه فروش بود و او فرزند بزرگ خانواده‌ای ۱۱ نفره بود. تولد و کودکی او با درگیری‌های اسرائیل و لبنان همراه بود. سال ۱۳۵۳، موسی صدر و مصطفی چمران، دو ایرانی هوادار خمینی در لبنان جنبش «امل» را به‌راه انداختند، نصرالله در سال ۱۳۵۴ و در ۱۵ سالگی به این جریان پیوست.

کودکی حسن نصرالله

در ۱۶ سالگی با توصیه نامه محمد غروی که مسجد صور را به نمایندگی از موسی صدر اداره می‌کرد به عراق رفت. در نجف، عباس موسوی مسئول معرفی طلبه‌های جدید بود و از همین‌جا آشنایی نصرالله و موسوی آغاز شد. موسوی برای نصرالله ۱۶ ساله کمی پول و محل اقامت در نجف فراهم کرد و آموزش او را هم بر عهده گرفت.

در سال ۱۳۵۷، همزمان با انقلاب ایران، نصرالله تحصیلات مقدماتی حوزوی خود در نجف را به پایان رساند. این زمان مصادف با فشار حکومت صدام به روحانیون شیعه بود. نصرالله از نجف به بعلبک لبنان بازگشت.

از راست به چپ: عباس موسوی، عماد مغنیه، حسن نصرالله

با پیروزی انقلاب سال ۱۳۵۷، در سال ۱۳۶۰ نصرالله به دیدار خمینی رفت. خمینی به او اجازه در امور حسبیه و شرعیه داد. در این تاریخ نصرالله فقط ۲۱ سال داشت.

سال ۱۳۶۳ و در میانه جنگ ایران و عراق، با حمایت جمهوری اسلامی حزب‌الله لبنان تشکیل شد. دستگاه تبلیغاتی جمهوری اسلامی از همان زمان این گروه را به عنوان گروهی متاثر از «انقلاب اسلامی» سال ۱۳۵۷ در لبنان معرفی می‌کرد.

نصرالله هم از همان ابتدا به عضویت حزب‌الله لبنان درآمد. او سال ۱۳۶۸، حدودا همزمان با آغاز رهبری علی خامنه‌ای در ایران، به ایران رفت و در حوزه علمیه قم به تحصیل پرداخت.

صبحی طفیلی عمامه سفید، حسن نصرالله عمامه مشکی

از زمان تاسیس حزب الله تا سال ۱۳۷۰، صبحی طفیلی دبیرکل حزب‌الله لبنان بود. شورای اجرایی حزب‌الله لبنان، سال ۱۳۷۰ با برکناری او، عباس موسوی، استاد قدیمی نصرالله را جایگزین او کرد.

موسوی کمتر از یک‌سال دبیرکل حزب‌الله لبنان بود. بهمن‌ماه ۱۳۷۰ در حمله هلیکوپتر‌های اسرائیلی کشته شد. جای او را حسن نصرالله ۳۱ ساله در لبنان گرفت.

نصرالله بلافاصله پس از انتصاب به عنوان دبیرکل حزب‌الله ۱۲ اسفند ۱۳۷۰ راهی تهران شد و با علی‌اکبر ولایتی، وزیر امورخارجه وقت جمهوری اسلامی دیدار کرد. در این دیدار ولایتی تاکید کرد که روابط جمهوری اسلامی و حزب‌الله لبنان برادرانه است و ادامه خواهد داشت.

اولین سفر نصرالله به ایران کمی پس از انتخاب به عنوان دبیرکل حزب‌الله لبنان- ۱۲ اسفند ۱۳۷۰

نصرالله در ابتدای کار خود به عنوان دبیرکل حزب‌الله، توانست این گروه را به عنوان گروهی سیاسی وارد عرصه کند. پس از شرکت حزب الله در انتخابات او در سفری به تهران به دیدار خامنه‌ای رفت و در آن دیدار گزارشی از فعالیت‌های سیاسی خود در لبنان به رهبر تازه‌کار جمهوری اسلامی ارائه داد. خامنه‌ای با تمجید از موفقیت سیاسی او، خواهان حمایت بیشتر از حزب‌الله لبنان شد.

سفر نصرالله به تهران ، ۱۳ مهر ۱۳۷۱، و دیدار با علی خامنه‌ای در کنار علی اکبر ولایتی

سفرهای نصرالله به تهران همچنان ادامه داشت. با پیروزی اصلاح‌طلبان در انتخابات سال ۱۳۷۶، روابط جمهوری اسلامی با حزب‌الله لبنان همچنان مستحکم ادامه یافت. مهرماه ۱۳۷۶، چندماه پس از آغاز ریاست جمهوری محمد خاتمی، نصرالله از اولین مهمانان خارجی خاتمی بود. در دیدار ۲۱ مهر ۱۳۷۶، خاتمی با ابراز تسلیت به مناسبت مرگ هادی نصرالله، فرزند ارشد حسن نصرالله، با تاکید بر حمایت همه جانبه جمهوری اسلامی از حزب الله لبنان، آن را مظهر مقاومت نامید.

دیدار محمد خاتمی با حسن نصرالله، ۲۱ مهر ۱۳۷۶

۱۷ تیر ۱۳۷۹ نصرالله باز به تهران آمد. در این سفر او یک برنامه جانبی هم داشت؛ به دعوت مصطفی معین، وزیر وقت علوم دولت اصلاحات، به دانشگاه تربیت مدرس رفت. در این مراسم مصطفی معین با اشاره به اینکه «هیچ‌کدام از ما شعار امروز ایران، فردا فلسطین در طلیعه پیروزی انقلاب اسلامی در متن گسترده‌ترین تظاهرات مردمی را فراموش نکردیم» گفت: «تشکیل جنبش حزب الله لبنان، استمرار مبارزات فلسطینیان و حرکت انتفاضه در درون سرزمین‌های اشغالی بود»

معین با تقدیم عضویت افتخاری هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس به نصرالله گفت: «افتخار نظام آموزش عالی کشور ماست که نخستین دکترای افتخاری خود را به آقای نلسون ماندلا اعطا و امروز هم جناب سیدحسن نصرالله را به عضویت افتخاری این دانشگاه نائل کند.»

تقدیم عضویت افتخاری دانشگاه تربیت مدرس توسط مصطفی معین به حسن نصرالله، ۱۷ تیر ۱۳۷۹

روابط نصرالله و جمهوری اسلامی در دوره ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد مثل گذشته گرم و صمیمی بود. سال ۱۳۸۳، سال مهمی برای نصرالله بود. با ترور رفیق حریری، نخست‌وزیر وقت لبنان انگشت اتهام به سمت حزب‌الله نشانه رفته بود.

از آنجا که رفیق حریری تلاش‌هایی برای محدود کردن قدرت سیاسی و نظامی این گروه انجام داده بود، ترور او هم به این گروه نسبت داده شد.

با این‌حال حزب‌الله توانست در انتخابات پارلمانی دوباره موفق باشد. پس از این پیروزی، در مرداد ۱۳۸۴، به ایران آمد. همزمان با لبنان در ایران هم دولت تغییر کرده بود. احمدی‌نژاد رییس جمهوری با مواضع بسیار تند علیه اسرائیل به قدرت رسیده بود.

آخرین سفر رسمی نصرالله به ایران، مرداد ۱۳۸۴

نصرالله ضمن دیدار با احمدی‌نژاد با خامنه‌ای هم دیدار کرد. این آخرین سفر رسمی نصرالله به تهران بود. یکبار هم در سال ۱۴۰۰، خبرهایی از سفر مخفیانه او به تهران منتشر شد. با این حال هرگز این سفر تایید نشد.

اظهارات درباره جمهوری اسلامی و اعتراضات ایران

پس از آنکه نصرالله حضور در انظار عمومی را متوقف کرد، از طریق سخنرانی‌های ویدیویی به بیان رویکرد حزب‌الله پرداخت.

در ایران چیزی به نام تمدن پارسی نیست- سال ۱۳۸۹، یکسال پس از آغاز جریان اعتراضی در ایران با عنوان جنبش سبز، که یکی از شعارهای آن «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» بود، ویدیوهایی از نصرالله منتشر شد.

ویدیوهایی که تاریخ آن مربوط به سال ۱۳۸۸ بود. در یکی از آنها نصرالله با اشاره به ایدئولوژی مذهبی جمهوری اسلامی گفت: «در ایران امروز چیزی به نام پارسی سازی یا تمدن پارسی پیدا نمی‌شود. آنچه در ایران هست تمدن اسلامی است. آنچه در ایران هست دین محمد عرب هاشمی مکی قریشی تهامی مضری است.»

نصرالله در ادامه به تمجید از رهبران جمهوری اسلامی پرداخت و گفت: «بنیانگذار جمهوری اسلامی پدر در پدر عرب بوده و فرزند پیامبر خدا محمد است که درود خداوند بر او و خاندانش باد. امروز رهبر در جمهوری اسلامی، امام سید خامنه ای قریشی هاشمی، فرزند پیامبر خدا و فرزند علی بن ابی طالب و فاطمه زهراست که عرب بودند. شاید منظور ایران باشد.»

واکنش به جنبش سبز- در ویدیوی دوم، او با اشاره به اعتراضات پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ گفت: «بعضی‌ها رویای پایان انقلاب اسلامی و سرنگونی نظام جمهوری اسلامی را در ایران در سر پروراندند اما این رؤیاها سراب است. این ایرانی که خیلی ها در دنیا رخدادهای اخیرش را بزرگنمایی کردند، من تاکید می‌کنم که این ایران، نظام و حکومت و مردم و نخبگانش به برکت وجود رهبری حکیم، شجاع، رحیم، مدیر و مدبر، رهبری تاریخی که جناب امام سید خامنه‌ای (که سایه اش پاینده باد) است.»

تامین بودجه از ایران- در یک سخنرانی نصرالله در تیرماه ۱۳۹۵ در اوج تلاش‌های دولت حسن روحانی برای برقراری مجدد ارتباط با غرب، نصرالله به تامین مالی از سوی جمهوری اسلامی اشاره و گفت: «بودجه و هزینه و خرج و خورد و خوراک و سلاح و موشک‌های حزب الله از جمهوری اسلامی می‌رسد.»

او ادامه داد: «تا زمانی که ایران پول داشته باشد، یعنی ما پول داریم.» این سخنان نصرالله در آن زمان برای دولت روحانی دردسرهایی ایجاد کرد.

درباره مهسا امینی- حدودا دو هفته پس از قتل حکومتی مهسا امینی، نصرالله در یک سخنرانی در تاریخ نهم مهر ۱۴۰۱ به اعتراضات واکنش نشان داد. او گفت: «به دلیل مرگ مبهم خانم مهسا امینی، کشورهای غربی غوغا به راه نداخته‌اند، در حالی که تهران تاکید کرده است که بدون هیچ سوگیری تحقیقات در این باره را به سرانجام خواهد رساند.»

نصرالله با اشاره به انفجار یک مرکز آموزشی شیعیان در افغانستان گفت: «بیش از ۵۰ بیگناه شهید شدند، اما کوچکترین صدایی از کسی در نیامد، ولی در خصوص فوت خانم مهسا امینی، این حادثه به شکل وسیعی مورد سوءاستفاده قرار گرفته است.»

نصرالله خطاب به «دوستداران جمهوری اسلامی» هم گفت: «غمگین نباشد، حاکم حقیقی ایران امام مهدی است است و این حکومت قوی‌تر و راسخ‌تر از هر زمان گذشته است، در گذشته نیز حوادثی دشوارتر از این روزها در ایران روی داده است. ایرانی کشوری نیرومندی است و به حکمت رهبر و مردم مخلصش هرگز امکان غلبه بر آن وجود ندارد.»

خبرهای بیشتر

پربیننده‌ترین ویدیوها

تاریخ شفاهی - فصل چهارم
تیتر اول با نیوشا صارمی
جهان‌نما
چشم‌انداز

شنیداری

پادکست‌ها